قصه ها و حکایات مثنوی در خوانش شالوده شکنانة مولوی

نویسندگان

محمدکاظم یوسفپور

نگین بی نظیر

چکیده

مثنوی متنی است قاعده گریز و ساختارشکن که در سطوح مختلفِ صوری، زبانی، روایی و معنایی، ساختارهای ذهنی و زبانی خواننده و پیش فرض های متعارف و مقبول او را برهم می ریزد. اولین نکته ای که در برخورد با جهان قصه های مثنوی توجه مخاطب را جلب می کند، ساختار نوآیین قصه هاست. این مقاله پس از نگاهی اجمالی به شالوده شکنی، ضمن مقایسة متن اصلی قصه ها و حکایات مثنوی با مأخذ آنها، بدون توجه به گریزها و گسست های راوی، به واکاوی و تبیین خوانش شالوده شکنانة مولوی از قصه ها می پردازد و در تحلیل چهار حکایت مثنوی، زدوده-ها و افزوده های مولوی و محورهای خوانش او از قصه ها را استخراج می نماید. در افق دید مولوی همة اشیا، اعیان و امور هستی در پیوند با امر متعالی و خالق هستی معنا و اعتبار می یابند. در این چشم انداز به نحوی از انحا، در لایه های عیان و نهان و ماحصل قصه ها، یکی از وابسته ها و ملحقات مفهومی جهان بینی مولوی رخ می نماید، مفاهیمی چون حرکت، فروریزی قطعیت ها، وقوع ناممکن ها و... که بسترساز خوانش متفاوت قصه ها و سبب زایش و پویایی معنا شده است.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

قصه ها و حکایات مثنوی در خوانش شالوده شکنانه مولوی

مثنوی متنی است قاعده گریز و ساختارشکن که در سطوح مختلفِ صوری، زبانی، روایی و معنایی، ساختارهای ذهنی و زبانی خواننده و پیش فرض های متعارف و مقبول او را برهم می ریزد. اولین نکته ای که در برخورد با جهان قصه های مثنوی توجه مخاطب را جلب می کند، ساختار نوآیین قصه هاست. این مقاله پس از نگاهی اجمالی به شالوده شکنی، ضمن مقایسه متن اصلی قصه ها و حکایات مثنوی با مأخذ آنها، بدون توجه به گریزها و گسست های را...

متن کامل

بررسی عناصر داستانی در حکایات «جانور محور» مثنوی مولوی

مثنوی به ‌سبب ساختار داستانی‌اش، همواره مورد توجه بوده است. شاید شخصیت‌پردازی‌های مبتنی بر عناصر داستانی، این اثر بی‌بدیل عرفانی را به یک شاهکار ادبی تبدیل کرده است؛ چراکه پرداختن به نقش‌آفرینی پدیده‌های غیر انسانی، خصوصاً شخصیت‌های جانوری و شناسایی کارکردهای مثبت یا منفی و رمز‌گشایی از آن‌ها، به ما در درک مفاهیم پیچیدة مثنوی کمک شایانی می‌کند. بنابراین داستان‌های مثنوی فقط وسیله‌ای در خدمت تفهی...

متن کامل

سنجش حکایات مشابه مولوی با مثنوی های عطار

بی تردید یکی از سرچثمه های زلال مولانا در بیان حکایات مثنوی معنوی، مثنوی های عطار است، به حدی که ازمجموح ٧٩٠ حکایت در شش دفتر مثنوی ٤٢ حکایت درمثنویهای عطار (مصیبت نامه، الهی نامه، منطق الطیر، اسرار نامه) آمده است، که  بیانگر توجه مولانا به آثار عطاراست. ظاهرا مولوی مثنوی را به خواهثی حسام الدین چپلی و به تقلید از حدیقه نوشته است هرچند مولوی برای سنائی ارزش فوق العاده ای قائل بوده است و چندیئ ب...

متن کامل

بررسی عناصر داستانی در حکایات «جانور محور» مثنوی مولوی

مثنوی به سبب ساختار داستانی اش، همواره مورد توجه بوده است. شاید شخصیت پردازی های مبتنی بر عناصر داستانی، این اثر بی بدیل عرفانی را به یک شاهکار ادبی تبدیل کرده است؛ چراکه پرداختن به نقش آفرینی پدیده های غیر انسانی، خصوصاً شخصیت های جانوری و شناسایی کارکردهای مثبت یا منفی و رمز گشایی از آن ها، به ما در درک مفاهیم پیچیدة مثنوی کمک شایانی می کند. بنابراین داستان های مثنوی فقط وسیله ای در خدمت تفهیم...

متن کامل

مثنوی و اسلوب قصه در قصه

از آشکارترین ویژگی‌های روایت مولانا در مثنوی،‌ درآمیختن قصه‌ها با یک‌دیگر است. راوی در میانه روایتِ یک قصه به قصه‌ای دیگر می‌گریزد و یا می‌کوشد دو قصه پیاپی را درپیوندد و گاه به روایت هم‌زمان دو قصه توأمان می‌پردازد. نویسنده در این نوشتار کوشیده است پس از بررسی چند و چون اسالیب «قصه در قصه» و سوابق آن و نیز برخی نظریه‌پردازی‌های پیرامون آن، جلوه‌های شاخص و ممتاز این شیوه را در مثنوی تبیین کند.

متن کامل

سنجش حکایات مشابه مولوی با مثنوی های عطار

بی تردید یکی از سرچثمه های زلال مولانا در بیان حکایات مثنوی معنوی، مثنوی های عطار است، به حدی که ازمجموح ٧٩٠ حکایت در شش دفتر مثنوی ٤٢ حکایت درمثنویهای عطار (مصیبت نامه، الهی نامه، منطق الطیر، اسرار نامه) آمده است، که  بیانگر توجه مولانا به آثار عطاراست. ظاهرا مولوی مثنوی را به خواهثی حسام الدین چپلی و به تقلید از حدیقه نوشته است هرچند مولوی برای سنائی ارزش فوق العاده ای قائل بوده است و چندیئ ب...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید


عنوان ژورنال:
ادب پژوهی

ناشر: دانشگاه گیلان

ISSN 1735-8027

دوره 5

شماره 17 2011

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023